English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3420 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
apiarian U مربوط به پرورش زنبور عسل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
apicultural U مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
Other Matches
apiculture U پرورش زنبور عسل
culture of bees U پرورش یا تربیت زنبور
beekeeper U پرورش دهندهء زنبور عسل
apiarist U پرورش دهندهء زنبور عسل
educational U مربوط به اموزش و پرورش
piscicultural U مربوط به پرورش ماهی
sericulture U پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system U سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education U پرورش اموزش و پرورش
rabbitry U محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
wasp U زنبور
wasps U زنبور
humble bee U زنبور
vespal U وابسته به زنبور
I was stung by a wasp. U زنبور نیشم زد
bee-keepers U زنبور پرور
bee-keeper U زنبور پرور
bumble bee U زنبور درشت
yellow jacket U زنبور زرداجتماعی
apiphobia U زنبور هراسی
drones U زنبور عسل نر
hornet U زنبور سرخ
honeybees U زنبور عسل
vespiary U لانه زنبور
honeybee U زنبور عسل
hornets U زنبور سرخ
honey bee U زنبور عسل
droning U زنبور عسل نر
humble bee U زنبور درشت
droned U زنبور عسل نر
drone U زنبور عسل نر
hive U دسته زنبور
bee U مگس انگبین زنبور
apiculturist U پرورنده زنبور عسل
vespid U زنبور درشت و سرخ
carpenter bee U زنبور چوب سوراخ کن
bees U مگس انگبین زنبور
vespiary U اجتماع زنبوران دستهای زنبور
mason wasp U زنبور غیر اجتماعی لانه زی
bee-keeper U متصدی نگهداری از زنبور عسل
bee-keepers U متصدی نگهداری از زنبور عسل
apian U وابسته به زنبور عسل یامگس
waspish U زنبور وار نیش دار
waspishness U زنبور وار نیش دار
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
apivorous U زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
foulbrood U بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
clochan U [ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
cultivation U پرورش
breeding U پرورش
floriculture U پرورش گل
fosterage U پرورش
nurture U پرورش
nurtured U پرورش
nurtures U پرورش
nurturing U پرورش
upbringing U پرورش
pedagogy U پرورش
nourishment U پرورش
culture U پرورش
culturing U پرورش
cultures U پرورش
training پرورش
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
p.exercise U پرورش بدنی
aviculture U پرورش مرغ
data processing U پرورش اطلاعات
germiculture U پرورش میکروب
character training U پرورش منش
mental discipline U پرورش ذهنی
pisciculture U پرورش ماهی
bring up U پرورش دادن
education U اموزش و پرورش
mariculture U پرورش دریازیان
unbred U پرورش نیافته
ostreiculture U پرورش صدف
self cultivation U پرورش نفس
body building U پرورش اندام
fostered U پرورش دادن
swannery U محل پرورش قو
breeding U پرورش حیوانات
fostering U پرورش دادن
body-building U پرورش اندام
processes U پرورش دادن
process U پرورش دادن
foster U پرورش دادن
fosters U پرورش دادن
silviculture U پرورش جنگل
self culture U پرورش نفس
ser U پرورش نوغان
falconers U پرورش دهنده شاهین
education department U اداره آموزش و پرورش
f.education U پرورش واموزش دختران
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
guardian by nurture U قیم بعلت پرورش
educationists U متخصص اموزش و پرورش
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
educationist U متخصص اموزش و پرورش
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
nature nurture controversy U مجادله سرشت- پرورش
special education U اموزش و پرورش استثنایی
animal husband U پرورش جانوران اهلی
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
poulterer U پرورش دهنده طور
calf machine U دستگاه پرورش عضله
silviculturist U ویژه گر پرورش جنگل
ser U پرورش کرم ابریشم
child rearing practices U شیوههای پرورش کودک
rosarian U پرورش دهنده گل سرخ
viniculture U پرورش انگور شراب
falconer U پرورش دهنده شاهین
manpower development U پرورش نیروی انسانی
haute ecole U پرورش اسب در سطح عالی
sericulturist U پرورش دهنده کرم ابریشم
sericultural U وابسته به پرورش کرم ابریشم
ranches U در مرتع پرورش احشام کردن
upbringing U روش اموزش و پرورش بچه
incubators U محل پرورش اطفال زودرس
incubator U محل پرورش اطفال زودرس
ranch U در مرتع پرورش احشام کردن
hennery U مزرعه یا محل پرورش مرغ
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
thremmatology U علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler U جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
orthogenesis U اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
foliage plant U گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
inbreed U پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
green thumbed U کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
alma mater U مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
linebreeding U پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
beef cattle U گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
livestock U مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
live stock U مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
general grant U کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develop U بسط دادن پرورش دادن
develops U بسط دادن پرورش دادن
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
apposite U مربوط
cretaceous U مربوط به گچ
curatorial U مربوط به
related U مربوط
germane U مربوط
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
pertinent U مربوط به
relevant U مربوط
pertinenet U مربوط
for U مربوط به
caprine U مربوط به بز
proper U مربوط
vespertinal U مربوط به شب
as for U مربوط به
pertinent U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
hydraulic U مربوط به اب
pertaining U مربوط به
coherent U مربوط
lineal U مربوط به خط
irrelevant U نا مربوط
affined U مربوط
military U مربوط به نظام
vespertine U مربوط به شب شبانه
fossils U مربوط بادوارگذشته
fossil U مربوط بادوارگذشته
versicular U مربوط به ایات
acetarious U مربوط به سالاد
achaean U مربوط به اخائیه
valedictory U مربوط به خداحافظی
racing U مربوط بمسابقه
achaian U مربوط به اخائیه
attached U مربوط متعلق
to be U مربوط باینده
communist U مربوط به کمونیسم
fractional U مربوط به بخشها
vermian U مربوط به کرم
outbound U مربوط به خارج
Recent search history Forum search
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2تعریف فونتیک چیست؟
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1life cycle ceremonies
1It's not business to you
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2شما اهل کجا هستید
1offshoring
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com